اثر گذر زمان بر مطالبه خسارت تأخیر تأدیه در جریان رسیدگی به پرونده واقعی

چکیده
موضوع خسارت تأخیر تأدیه در تعهدات بیمه‌ای از جمله مباحث چالش‌برانگیز در حقوق بیمه به شمار می‌رود؛ زیرا در تقاطع میان اصول فقهی، قوانین موضوعه و منطق اقتصادی قرار دارد. در نظام بیمه‌ای، وفای به عهد و ایفای به‌موقع تعهد، اساسی‌ترین مؤلفه در حفظ اعتماد بیمه‌گذاران به ساختار حمایتی بیمه‌گر است. هنگامی که این اصل نقض شود و پرداخت خسارت با تأخیر انجام گیرد، اثر گذر زمان نه‌تنها بر ارزش پول، بلکه بر کارآمدی سازوکار جبران زیان نیز سایه می‌افکند.
در سال‌های اخیر، افزایش دعاوی ناشی از تأخیر پرداخت خسارت و شکل‌گیری آرای متعارض از سوی محاکم، ضرورت بازخوانی دقیق رویه‌های قضایی را دوچندان ساخته است. پژوهش حاضر با تمرکز بر یک پرونده واقعی بیمه آتش‌سوزی، می‌کوشد سازوکار تحقق مسئولیت بیمه‌گر در قبال خسارت تأخیر تأدیه را از منظر قانونی، فقهی و قراردادی تبیین کند. اهمیت این مطالعه در آن است که از دل یک تجربه قضایی، می‌توان اصولی کاربردی و قابل‌اتکاء برای اصلاح رویه‌های پرداخت خسارت در صنعت بیمه استخراج نمود؛ اصولی که نه صرفاً جنبه نظری بلکه پشتوانه‌ای عملی برای تصمیم‌گیران، کارشناسان بیمه و دادرسان ایجاد می‌کند.
امید است نتایج این پژوهش بتواند به ارتقای نظم حقوقی در اجرای تعهدات بیمه‌ای، پیشگیری از اختلافات مشابه، و افزایش شفافیت در روابط میان بیمه‌گر و بیمه‌گذار بینجامد و سرانجام در تحکیم اعتماد عمومی به نظام بیمه کشور نقش‌آفرین باشد.